part 39

هان = فقط برو ......
//یوری با اصبانیت کامل اونجا رو ترک کرد ... و پایین سمت بادکنکا رفت و سعی کرد خودشو با اونا مشغول کنه ...یه دو ساعتی میشد که مشغول بود ولی حالش خوب نمیشد ...بلاخره کار تزئین کاملا تموم شده بود ...به سمت اتاقش رفت تا خودش رو اماده کنه ...وارد اتاق شد و درو پشت سرش قفل کرد ...رفت جلو ایینه... میخواست کارشو شروع کنه سرشو اورد بالا و به انعکاس خودش تو ایینه نگاه کرد ...حالش از خودش بهم میخورد...که چرا اجازه داده دوباره همچین اتفاقی بیوفته ....نتونست تعادلش رو حفظ کنه ...ناخوداگاه روی زمین نشست و اروم زانوهاشو در اغوش گرفت و شروع کرد گریه کردن تقریبا نیم ساعتی بود که داشت گریه میکرد ...که با صدای پیامک گوشیش سرشو بالا اورد گوشیشو از رو میز برداشت و نگاهی به پیام کرد ...هیونجین بود .///
پیام هیونجین = //ما دوساعت دیگه اونجاییم //
//یوری بعد از دیدن پیام هیون از جاش بلند شد و اشکاشو پاک کرد ...و رفت یه دوش پنج مینی گرفن و اومد بیرون موهاشو خشک کرد و لباس مشکی وتوریشو پوشید و میکاپشو تموم کرد یه گردنبند مرواریدی برداشت و انداخت گردنش و در اخر دوباره بعد از اتمام کارش به خودش تو ایینه نگاه کرد ...خودشو جمع و جور کرد و اشوب درونشو پشت لبخندش پنهان کرد و از اتاق خارج شد ...به سمت اشپز خونه رفت ...هان رو کنار فیلیکس دید ....سعی کرد بهش توجه نکنه ... به سمت فیلیکس رفت و جلوش وایستاد ...///
یوری = لیکسی چطور شدم ....
فیلیکس = واو ...شبیه فرشته ها شدی ...
یوری = اقای لی انقدر طولش نده و برو لباستو بپوش ...سریع ...
فیلیکس = چشم سرورم ...
// خلاصه گذشت و جونگین و هیون اومدن و بچه ها سوپرایزش کردن ...بعد از یک ساعت اهنگ گذاشتن و رقصیدن بچه ها دور هم جمع شدن و شروع کردن خوردن سوجو ...پسرا یکم زیاده روی کرده بودن ولی یوری نه ...خوردن سوجو رو کنار گذاشتن و همونجور مست شروع کردن جرعت و حقیقت بازی کردن ...تقریبا یه چند ساعتی بازی کردن ... که رسید به هیون و یوری....تاکید میکنم همه بد جوری مستن ///
هیون = خب خب ...سلام مجدد ...
یوری = علیک...
هیون = جرعت یا حقیقت....
یوری = صد در صد جرعت ....
هیون = خب گفتی از بوسیدن پسرا بدت میاد دیگه ...
_______________________________
اسلاید های بعد لباس و گردنبند و میکاپ یوری هست ♡
دیدگاه ها (۲۴)

part 40

part 41

part 38

part 37

#شش_پارتی#هیونجین#درخواستیp²وقتی میفهمه بارداری... ات بالا ا...

#شش_پارتی#هیونجین#درخواستیوقتی میفهمه بارداری.. نکته: این شش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط